نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

1

پائولو جوردانو

واگيري

ترجمه

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

پائولو جوردانو

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

2

بهروز عارفي - تقي تام

Paolo Giordano

Contagions

Edition Seuil, Paris, Mars 2020

واگيري

پائولو جوردانو

از فرانسه ترجمه

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

3

بهروز عارفي - تقي تام

1399فروردين - 2020مارس

پاريس

:معرفي نويسنده

و رمان نويس ايتاليائي كه با رمان پائولو جوردانو، شيفته ي رياضيات

درست ، 2020مارس 6فوريه و 29شهرت يافت، بين "تنهائي اعداد اول

"واگيري"رساله كوتاهي با عنوان پيش از آن كه ايتاليا در قرنطينه فرورود،

Contagions نوشته است.

هشداردهنده ، رساله اي

رمان نويس وداراي دكتراي فيزيك در تورينو 1982پائولو جوردانو، متولد

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

معرفي نويسنده

پائولو جوردانو، شيفته ي رياضيات

تنهائي اعداد اول"

پيش از آن كه ايتاليا در قرنطينه فرورود،

Contagions

، رساله ايواگيري

پائولو جوردانو، متولد

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

4

شهرت ) 2008( "تنهائي اعداد اول"او با انتشار نخستين كتابش

دو . اين كتاب در سه و نيم ميليون نسخه در جهان به فروش رفت

را ) 2015( "خُلق و خوي نامحلول"و ) 2013( "بدن انسان"كتاب ديگر او

.ده استدر فرانسه منتشر كر "سوي"انتشارات

كوريه دال "فوريه در 25، دنباله ي مقاله اي ست كه وي در

ن مقاله ، او با تكيه بر آمارها آدر . ه بودروزنامه چاپ ميالن نوشت

در روي سايت اين . نشان مي دهد كه چرا مردم بايد در انزوا بمانند

او با اين مقاله ، از پس. روزنامه، سه و نيم ميليون نفر اين مقاله را خواندند

در اين نوشته، رياضيات، . ذوقي بيشتري به نوشتن اين رساله پرداخت

اين جزوه، از «: در هم مي آميزدبا هم را و اطالعات ) زيست بوم

يك نقطه نظر، نقطه ي پاياني ناگهاني بر ماجرائي ست كه مدت ها پيش

».براي من آغاز شده است

به صورت كتاب اينترنتي، با همكاري كوريه دال سرا "ريواگي

ي پرشك هاي نويسنده نيمي از درآمد آن را به اورژانس.

.ه استاختصاص داد

مارس ، انتشارات 24ناتالي بوئر، آن را به فرانسه ترجمه كرده است و روز

ام ترجمه ي فارسي، از روي متن فرانسه انج. آن را منتشر كرد

.اين ترجمه شامل بخش هاي بزرگي از كتاب است

هفته پيش نوشته شده است، اما ابديتي به نظر مي رسد، چند

.ابديتي هشدار دهنده

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

او با انتشار نخستين كتابش . است

اين كتاب در سه و نيم ميليون نسخه در جهان به فروش رفت. يافت

كتاب ديگر او

انتشارات

، دنباله ي مقاله اي ست كه وي در "واگيري"

روزنامه چاپ ميالن نوشت "سرا

نشان مي دهد كه چرا مردم بايد در انزوا بمانند

روزنامه، سه و نيم ميليون نفر اين مقاله را خواندند

ذوقي بيشتري به نوشتن اين رساله پرداخت

زيست بوم(اكولوژي

يك نقطه نظر، نقطه ي پاياني ناگهاني بر ماجرائي ست كه مدت ها پيش

براي من آغاز شده است

واگي"در ايتاليا،

. منتشر شد

اختصاص داد

ناتالي بوئر، آن را به فرانسه ترجمه كرده است و روز

آن را منتشر كرد "سوي"

اين ترجمه شامل بخش هاي بزرگي از كتاب است. شده است

چنداين كتاب،

ابديتي هشدار دهنده

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

5

بر زمين ماندن

فوريه، يكي از شنبه هاي سال كبيسه، در 29در اين روز نادر

درجهان، از حالي مي نويسم كه تعداد واگيري هاي تاييد شده

و -هزار فقط در چين 80نزديك به –گذشته نفر

نزديك به . نزديك به سه هزار نفر جان خود را از دست داده اند

ته ذهني مرا در اين ،يك ماه است كه اين حسابرسي عجيب

شيوع ويروس در اين لحظه نيز، به نقشه . اشغال مي كند

. نگاه مي كنمتهيه كرده، نز بيمارستان جان هاپكي در جهان كه

ناحيه هاي شيوع قرمز بر زمينه اي خاكستري،دايره هاي

با فراست را مي شدرنگ اخطار : ويروس را نشان مي دهند

اما، همه مي دانند، ويروس ها قرمز اند، . كردبيشتري انتخاب

اگر چين و آسياي جنوب . ندقرمز ا ها نيز انسژاضطراري و اور

زير تگرگ قرمز ، سراسر جهان اندهبزرگ پوش شرقي را يك لكه

rash ] قرار دارد، ]است كهيرواژه پزشكي كه به معناي

به طور گريزناپذير به وخامت خواهد مشخص است كه

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

در اين روز نادر

حالي مي نويسم كه تعداد واگيري هاي تاييد شده

نفرهزار 85

نزديك به سه هزار نفر جان خود را از دست داده اند

يك ماه است كه اين حسابرسي عجيب

اشغال مي كندروزها

در جهان كه

دايره هاي

ويروس را نشان مي دهند

بيشتري انتخاب

اضطراري و اور

شرقي را يك لكه

rashو رش

مشخص است كه و

.گرائيد

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

6

ي سكويرو، در ميان غافلگيري شماري از ناظران

در (...) قرار گرفت اضطراب آوراين مسابقه "

چارچوب مقررات قرنطينه، قرارهاي روزهاي آينده من لغو شده

در فضاي خالي . برخي را به عقب انداخته امنيز است؛ خود من

به سر مي بريم كه حالي در زمانِ. پرت شده امدور از انتظاري

در حال گذر ازمرحله اي هستيم : سهيم اند در آن همه سخت

هنگ زندگي روزانه مان آكه زندگي روزانه مان معلق شده، و

وقتي طبل از زدن باز مي قطع شده است، مثل برخي ترانه ها كه

سه ها بسته رمد .به انسان انبساط خاطر دست مي دهد

قدم هاي تنها و پرصدا در ،شده، كمتر هواپيمائي پرواز مي كند

هاي موزه ها، در همه جا بيشتر از هر زماني سكوت حكم

براي اين كه با ،را با نوشتن پر كنم ءمن تصميم گرفتم اين خال

. رد همه اين اوضاع فكر كنمها فاصله داشته و بهتر در مو

كه بر زمين ي را داردسنگپاربه تبديلگاهي قدرت

من نمي خواهم : مه مطلب نيستتازه، اين ه. است ميخكوب شده

ن آ. بگذرم به سادگي ن چه كه اپيدمي برمال مي كند،

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

در ميان غافلگيري شماري از ناظران ايتاليا

"قهرماني"

چارچوب مقررات قرنطينه، قرارهاي روزهاي آينده من لغو شده

است؛ خود من

دور از انتظاري

همه سخت

كه زندگي روزانه مان معلق شده، و

قطع شده است، مثل برخي ترانه ها كه

به انسان انبساط خاطر دست مي دهدايستد،

شده، كمتر هواپيمائي پرواز مي كند

هاي موزه ها، در همه جا بيشتر از هر زماني سكوت حكم راهرو

.فرماست

من تصميم گرفتم اين خال

ها فاصله داشته و بهتر در مو هنشان

گاهي قدرت نوشتن،

ميخكوب شده

ن چه كه اپيدمي برمال مي كند،آاز كنار

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

7

در يك لحظه ناپايدارگاه كه بر ترس مسلط شدي، ايده هاي

در بيماري ها هميشه وضع به اين گونه -ناپديدخواهند شد

اوضاع تغيير خواهد ها را مي خوانيد، صفحه زماني كه شما اين

همه اپيدمي گسترش يافته و. ارقام متفاوت خواهند بود

مهار اين كه و يا – خواهد گرفتگوشه هاي متمدن جهان را فرا

واكنش هائي كه اكنون . اين نكته اهميتي ندارد -شده است

زيرا، ما با يك . واگيري برمي انگيزد، باز هم معتبر خواهد بود

آن چه رخ داده، چيز . حادثه ناگهاني يا يك بال روبرو نيستيم

مده و بازهم پيش خواهد آاين وضع قبال پيش : تازه اي نيست

ونشيفته ي دانش و فن يك بعدازظهرهاي

به ياد مي آورم كه بعدازظهر بعضي روزها، در دوره دبيرستان ،

كالس دهم و يازدهم، وقت را با ساده كردن اصطالح ها مي

دارهاي موجود در يك كتاب را كپي ويك سلسله نم.

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

گاه كه بر ترس مسلط شدي، ايده هاي

ناپديدخواهند شد

.است

زماني كه شما اين

ارقام متفاوت خواهند بود كرد و

گوشه هاي متمدن جهان را فرا

شده است

واگيري برمي انگيزد، باز هم معتبر خواهد بود

حادثه ناگهاني يا يك بال روبرو نيستيم

تازه اي نيست

.آمد

بعدازظهرهاي

به ياد مي آورم كه بعدازظهر بعضي روزها، در دوره دبيرستان ،

كالس دهم و يازدهم، وقت را با ساده كردن اصطالح ها مي

. ديمنگذرا

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

8

مختصر و قابل فهم مي را ن ها آمي كرديم، قدم به قدم،

مثال

0,-1/2, a2

شب مي رسيد و چهره روشن من زير چراغ، جاي پشت پنجره،

مرتب " .ندبود يبعدازظهر هاي آرام .را مي گرفت چشم انداز

، در سني كه همه چيز در من و خارج الگوريتمي "سازي حبابي

. دمي كش آشفتگيبه به نظر مي رسيد -به ويژه در من

زمان زيادي پيش از نوشتن، رياضيات به من امكان داد تا جلو

هنوز گاهي پيش مي آيد، صبح به محض . را بگيرم

،عموما: ابداع مي كنمرا ياعداد سلسله وات بيدارشدن، محاسب

من فرض . اين كار عالمت اين است كه يك جاي كار مي لنگد

. مي سازد ونكه اين كار از من، يك شيفته دانش و فن

. را قبول مي كنم مخمصهو به عبارتي اين . ن را مي پذيرم

حظه ها، پيش مي آيد كه براي شيفتگان دانش و لزيرا، در اين

رياضيات ابزار : يست، رياضيات فقط براي وقت گذراني ن

تلقين ضروري براي درك اوضاع و خالص شدن از دست

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

مي كرديم، قدم به قدم،

مثال: كرديم

پشت پنجره،

چشم انداز

سازي حبابي

به ويژه در من –از من

زمان زيادي پيش از نوشتن، رياضيات به من امكان داد تا جلو

را بگيرم دلهره ام

بيدارشدن، محاسب

اين كار عالمت اين است كه يك جاي كار مي لنگد

كه اين كار از من، يك شيفته دانش و فن مي كنم

ن را مي پذيرمآمن

زيرا، در اين

، رياضيات فقط براي وقت گذراني نونفن

ضروري براي درك اوضاع و خالص شدن از دست

.هاست

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

9

پزشكي باشند، اورژانس هاي ن كه اورژانس آاپيدمي ها پيش از

زيرا، رياضيات واقعا دانش اعداد نيست، . رياضياتي هستند

ذاترياضيات پيوند و تبادل ميان : رياضيات دانش روابط است

از اين ذات هاهاي گوناگون را با تكيه بر فراموش كردن اين كه

ن ها به شكل آ انتزاعِو نيز در عين حال، با چه ساخته شده اند،

عفونتي ،واگيري. حرف، كاربرد، محور، نقطه ها و سطح هاست

. در شبكه مناسبات ما ست

رياضيات واگيري

كشور ، اما ده مي شددياين مقوله مثل توده اي از ابرها در افق

هنگامي كه واگيري بر ... مالحظه مي كنيد بعد چين دور است و

.سر ما فرود آمد، ما را گيج كرد

ري ام، فكر كردم كه بهتر است با شروع از زدودن ناباو

كه ، ]اري هاي عفونيممدل رياضياتي بي[مدل اس آي آر

دست به دامن (...) مي باشد، هر اپيدمي استخوان بندي شفاف

.رياضيات شوم

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

اپيدمي ها پيش از

رياضياتي هستند هاي

رياضيات دانش روابط است

هاي گوناگون را با تكيه بر فراموش كردن اين كه

چه ساخته شده اند،

حرف، كاربرد، محور، نقطه ها و سطح هاست

در شبكه مناسبات ما ست

اين مقوله مثل توده اي از ابرها در افق

چين دور است و

سر ما فرود آمد، ما را گيج كرد

زدودن ناباوبراي

مدل اس آي آر

استخوان بندي شفاف

رياضيات شوم

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

10

- ، نوع كرورناويروس كه اپيدمي كوويد2-كو وِ-سارس

ساده ترين شكلِ زندگي است كه ما مي ] را شايع مي كند

در ن؛ ما بايد هوش محدود او را آبراي درك عملكرد

، خودمان را همان طوري كه او ما را مي بيندو گيريم

ما، ، سنِاهميتي براي ما 2-و به ياد داشته باشيم كه كو و

براي . جنسِ ما، مليت ما و يا اولويت هاي ما قائل نيست

ها، مستعد: ويروس، كل بشريت در سه گروه تقسيم مي شوند

كه مي تواند آلوده كند، آلوده ها يعني را يعني همه كساني

يعني كساني كه ها،مردوددچار عفونت كرده است؛ و كساني كه

.نمي تواند مبتال كند

SIR: مردودهاها، آلوده ها، مستعد

بر طبق نقشه واگيري كه بر روي صفحه كامپيوتر من چشمك

هزار نفر 40مي زند، تعداد مبتاليان در جهان ، در اين لحظه، به

، مرده ها يا بهبوديافتگان كمي بيشتر مردودهامي رسد، شمار

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

سارس[ 2 كو وِ

را شايع مي كند 19

براي درك عملكرد . شناسيم

گيريمب نظر

و به ياد داشته باشيم كه كو و .ببينيم

جنسِ ما، مليت ما و يا اولويت هاي ما قائل نيست

ويروس، كل بشريت در سه گروه تقسيم مي شوند

يعني همه كساني

كساني كه

نمي تواند مبتال كند

بر طبق نقشه واگيري كه بر روي صفحه كامپيوتر من چشمك

مي زند، تعداد مبتاليان در جهان ، در اين لحظه، به

مي رسد، شمار

.است

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

11

ولي، بايد مراقب گروه ديگري بود، گروهي كه نام شان نيامده

مي تواند مبتال 2-ها، انسان هائي كه هنوز كو و مستعد

.ميليارد و نيم است 7كند، جمعيتي كمي كمتر از

غير خطي و غريب در اين جهان عجيب

از اين . هستم "دفاع غيرنظامي"بعدازظهر، در انتظار گزارش

رويدادهاي ديگري در . پس فقط به اين مطلب توجه مي كنم

جهان رخ مي دهند كه اهميت دارند و در اخبار بازتاب مي

. ن ها را تماشا نمي كنمآ

روزبعد، به . نفر بود 231فوريه، شمار مبتاليان در ايتاليا

، 655نفر بودند؛ سپس به 470دو روز بعد . نفر رسيد

به است، باراني كه روزي امروز، اول مارسِ. رسيد 1128

و نيز . انتظار چنين چيزي را نداشتيم. نفر رسيده است

رشدهنگامي كه چيزي (...). ظارمان است نتانتظار آن چه در ا

. دبووز برابر خواهد ر هر نآرشد كه فكر كنيمكندد، مايليم

. به زبان رياضيات، ما همواره منتظر يك رشد يك بعدي هستيم

.ستنگاه قوي تر از ما

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

ولي، بايد مراقب گروه ديگري بود، گروهي كه نام شان نيامده

مستعد. است

كند، جمعيتي كمي كمتر از

در اين جهان عجيب

بعدازظهر، در انتظار گزارش

پس فقط به اين مطلب توجه مي كنم

جهان رخ مي دهند كه اهميت دارند و در اخبار بازتاب مي

آيابند، اما

فوريه، شمار مبتاليان در ايتاليا 24

نفر رسيد 322

888 ،1128

نفر رسيده است 1694

انتظار آن چه در ا

كندد، مايليم مي

به زبان رياضيات، ما همواره منتظر يك رشد يك بعدي هستيم

نگاه قوي تر از ما اين

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

12

پيش روز از هر روز بيشتردر حالي كه افزايش موارد بيماري

من مي . استغيرقابل كنترل به نظر مي رسد كه اين امر

ويروس براي توانم اضافه كنم كه اين يكي از راه هائي ست كه

بزرگيامتياز چنين گفته ايما پيداكرده، اما كردن

در واقع، خود طبيعت به . نسبت به هوشمندي محدود آن است

طبيعت ترجيح مي دهد . صورت يك بعدي سامان نيافته است

رام، مثل توان چندم و لگاريتم آكه رشد گيج كننده يا كامال

.غير خطي است نآطبيعت بنا به ماهيت . داشته باشد

باوجود اين، رفتاري كه موجب . نيستند ئياستثناامري اپيدمي ها

مبهوت ديگران را نيز مي تواند شود، مي دانشمندان ن

مي "يك انفجار"به نظر ما افزايش موارد در اين صورت،

نگران "را نگاه كنيم، اين افزايش ها ؛ اگر عنوان روزنامه

است، در حالي كه كامال قابل پيش بيني "راماتيكد"

ن چه طبيعي ست موجب ايجاد ترس مي آتحريف .

نه در ايتاليا و نه در جاي ديگر، به صورت 19-مورد كويد

افزايش نمي يابد؛ در اين مرحله، بسيار سريع تر يك نواخت

.نيستاسرارآميزافزايش مي يابد و اين امر، به هيچ وجه، واقعا

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

در حالي كه افزايش موارد بيماري

به نظر مي رسد كه اين امر .است

توانم اضافه كنم كه اين يكي از راه هائي ست كه

كردن منكوب

نسبت به هوشمندي محدود آن است

صورت يك بعدي سامان نيافته است

كه رشد گيج كننده يا كامال

داشته باشد

اپيدمي ها

غافلگيري

افزايش موارد در اين صورت، . سازد

؛ اگر عنوان روزنامهآيد

" و "كننده

.ه استبود

مورد كويد. شود

يك نواخت

افزايش مي يابد و اين امر، به هيچ وجه، واقعا

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

13

آرزوي بهترين ها

اين به خودم گفتم، .ديروز، براي صرف شام، پيش دوستان رفتم

نفر بگذرد، 2000موقعي كه تعداد مبتاليان از . بار آخر است

با هيچ هنگام بازگشت به خانه، . خودم را قرنطينه خواهم كرد

در . كس روبوسي نكردم، كه كمي موجب دلخوري دوستان شد

اين اپيدمي ديبه نظر مي رس. بودند مرددآن ها كمي

من بيشتر . ن كه بايد ، فكرمرا مشغول كرده استآ

از همسرم مي ،بيمارانگار هستم، يك شب در ميانخود

مسئلهم بگذارد، در حالي كه اكه دستانش روي پيشاني

اين صورت، از در پس، . من از بيمار شدن نمي ترسم.

ن چيزهائي كه ممكن است آچه چيزي مي ترسم؟ از همه

يكه داربست تمدنپي مي بريم اين نكته به. واگيري تغيير دهد

من از . ورق بازي مي سازند باست كه كاخيكه من مي شناسم،

يعني كه ترس : نآمي ترسم، و همچنين از عكس "لوح سفيد

.ي از خود برجا گذارداه كه نشان آنبدون ،گذرد

يك هفته ديگر، همه چيز تمام «: سر شام همه تكرار مي كردند

آره، تو خواهي ديد، چند روز ديگر همه چيز عادي «

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

ديروز، براي صرف شام، پيش دوستان رفتم

بار آخر است

خودم را قرنطينه خواهم كرد

كس روبوسي نكردم، كه كمي موجب دلخوري دوستان شد

آن ها كمي واقعيت،

آبيشتر از

خود فردي

كه دستانش روي پيشاني خواهم

. اين نيست

چه چيزي مي ترسم؟ از همه

واگيري تغيير دهد

كه من مي شناسم،

لوح سفيد"

گذردببيهوده

سر شام همه تكرار مي كردند

« ، »ميشود

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

14

بانوئي از دوستان از من پرسيد كه چرا ساكت مانده . »خواهد شد

نقش اخطار من فقط شانه هايم را باال انداختم، مايل نبودم

.ن نقش پرنده بديمن را بازي كنمآحتي بدتر از

نداريم، اما عليه هر چه ما ) آنتي كور(، پادتن 2- اگر ما عليه كو و

ما هميشه مي خواهيم تاريخ آغاز و . را پريشان مي كند، داريم

هنگ خود آت داريم كه ادما ع. تاريخ پايان هر چيزي را بداينم

لذا، من مي خواهم . نآ را بر طبيعت تحميل كنيم و نه برعكس

كه واگيري در عرض يك هفته تمام شود و به حالت عادي

.، خواهانش هستماميدمن با .

ياما، در واگيري، ما نيازمنديم بدانيم كه آرزوي چه چيز

براي خود ها ، معلوم نيست كه آرزوي بهترينازير. عادالنه است

محال، آرزوي .ندباش شتهكل، به هم ارتباط داشو آرزوي بهترين

. ياس مواجه مي سازدتكرار شديدا محال خواهد بود و ما را با

كه آناز جادوئي در چنين بحران هائي، بيشاشكال انديشه

ما را مستقيما به سوي اضطراب اين است كه ، دباش

.سوق مي دهد

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

خواهد شد

من فقط شانه هايم را باال انداختم، مايل نبودم. ام

حتي بدتر از دهنده و

اگر ما عليه كو و

را پريشان مي كند، داريم

تاريخ پايان هر چيزي را بداينم

را بر طبيعت تحميل كنيم و نه برعكس

كه واگيري در عرض يك هفته تمام شود و به حالت عادي

. برگرديم

اما، در واگيري، ما نيازمنديم بدانيم كه آرزوي چه چيز

عادالنه است

و آرزوي بهترين

شديدا محال خواهد بود و ما را با

اشكال انديشه

باش نادرست

سوق مي دهد

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

15

واگيري متوقف كردن واقعي

بايد جلو واگيري را گرفت؟ گونهخوب، پس واقعا چ

با يك واكسن

"؟و اگر واكسني وجود نداشت

».با شكيبائي بيشتر

مي دانند كه تنها راه متوقف كردن اپيدمي ، اپيدمولوگ ها

بايد تراكم آن ها در جمعيت به . هاست مستعدكاهش دادن

. (...)را غيرممكن كندآن پخشطرزي كاهش يابد كه

ها به مستعدواكسن ها قدرت رياضي دارند كه ما را از رديف

. منتقل كند، بدون اين كه بيمار شده باشيم مردودهاه بندي

روس ويشر داريم براي اين كه ما را از عالقهن ما به واكس

مورد توجه متخصصان واكسن ،از ما نجات مي دهد، اما بيش

را از اپيدمي نجات ن ها ماآاست زيرا كه بيماري هاي عفوني

ضروري نخواهد بود كه همه واكسينه شوند، كافي .

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

خوب، پس واقعا چ -"

با يك واكسن -

و اگر واكسني وجود نداشت -

با شكيبائي بيشتر -

اپيدمولوگ ها

كاهش دادن

طرزي كاهش يابد كه

واكسن ها قدرت رياضي دارند كه ما را از رديف

ه بندي وگر

ما به واكس

نجات مي دهد، اما بيش

بيماري هاي عفوني

. دنمي ده

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

16

به معناداري باشيم كه براي رسيدن درصد ما جزو آن

.واكسينه مي شوند» وه زيمصونيت گر«حد موسوم به

تنها . مقاومت كنيمكه الزم باشد، زمان هر به اين دليل، ما بايد

.داريم، شكل كمي ناخوشايند احتياط استواكسني كه در اختيار

رياضيات احتياط

اين .من مي خواهم به هر قيمتي كه شده، به كوهستان برسم

دوستانم نيز به اندازه. انات بودايزه قبولي در امتحت ج

دو "به ويژه كه هزينه سفر و هتل در . من مشتاق سفر بودند

اسكي بليط زي، پرداخت شده بود و با كمي بلندپروا

پس از خروج از تونل سالبرتران . روزانه هم خريداري شده بود

احتماال تازه شروع شده بود زيرا جاده . دچار توفان برف شديم

ده كيلومتر . "مي گذريم": به هم ديگر گفتيم. هنوز پاك بود

زحمت با . دورتر، پشت صف اتومبيل هاي متوقف، گير كرديم

هنگام راه . به ويژه كه بار اول بود ا بستيم،، زنجير چرخ ها ر

من به پدرم . گرفته بودبرف ي مان راافتادن دوباره، تا قوزك پا

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

ما جزو آنست كه

حد موسوم به

به اين دليل، ما بايد

واكسني كه در اختيار

من مي خواهم به هر قيمتي كه شده، به كوهستان برسم

ت جتعطيال

من مشتاق سفر بودند

پرداخت شده بود و با كمي بلندپروا "آلپ

روزانه هم خريداري شده بود

دچار توفان برف شديم

هنوز پاك بود

دورتر، پشت صف اتومبيل هاي متوقف، گير كرديم

، زنجير چرخ ها رزياد

افتادن دوباره، تا قوزك پا

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

17

بالحني مهربان گفت در برخي اوضاع، صرف نظر .

.تنها شكلِ ممكنِ جسارت است

، از او ي بيشترتمن اين درس احتياط را مديون او هستم و ح

.نآمديون استدالل رياضي

و هرگاه در اتوبان، سرعت زياد يكي از وسواس هاي او بود

، او از كنار ما مي گذشت با سرعت زياد اتومبيلي مثل فشفشه

شدت . ن انسان ناداني ستآاست كه راننده نمي گفت كه روش

ضربه به صورت متناسب با سرعت زياد نمي شود، بلكه

داراي دانش كافي براي . كودك بودم من. باال مي رود

بعد، ها سال . خيلي با آن فاصله داشتم. درك اين مطلب نبودم

در فرمول انرژي . در پرتو فيزيك، آن جمله را تفسير كردم

كه به نيست تيك، انرژي يك جسم در حركت، سرعت

.، توان دوي آن استحساب مي آيد

E= ½ mv2

و پدر من از اختالف بين بدين ترتيب، شوك خود انرژي بود

او به من يادآور . رشد خطي و رشد غير خطي صحبت مي كرد

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

. زدم نتلف

تنها شكلِ ممكنِ جسارت استكردن

من اين درس احتياط را مديون او هستم و ح

مديون استدالل رياضي

سرعت زياد يكي از وسواس هاي او بود

اتومبيلي مثل فشفشه

مي گفت كه روش

ضربه به صورت متناسب با سرعت زياد نمي شود، بلكه

باال مي رود يتصاعد

درك اين مطلب نبودم

در پرتو فيزيك، آن جمله را تفسير كردم

تيك، انرژي يك جسم در حركت، سرعتسين

حساب مي آيد

بدين ترتيب، شوك خود انرژي بود

رشد خطي و رشد غير خطي صحبت مي كرد

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

18

حركت با سرعت . شد كه انديشه باطني ما گاهي نادرست است

، باالتر از حد در اتوبان، خطرناك تر از آن چه مي پنداشتيم نبود

.بسيار بسيار خطرناك تر بود

"دهان –دست - پا"بيماري

سالن هاي و مدرسه ها، دانشگاه ها، موزه ها، تئاترهادر ميالن،

بر روي تلفن همراهم، عكس هاي اندوه بار . ورزشي را بسته اند

كه مارس 2يك روز . خيابان هاي مركز شهر را دريافت مي كنم

در رم، هنوز هوائي تا حدي ،در اينجا. اوت شباهت دارد

. بودن مشروط است عادي استنشاق مي كنيم، اما اين يك عادي

.محسوس است همه جا، رسيدن تغيير

،واگيري. هم اكنون، واگيري پيوندهاي ما را بر هم زده است

بخش ن در اتنهائي بيماراز جمله : وردهآتنهائي بزرگي پديد

كه از فراز شيشه اي تماس مي گيرند و يكي مراقبت هاي ويژه

ديگر، تنهائي دهان هاي پنهان در پشت ماسك ها، نگاه هاي

در واگيري، همه ما آزاد . ضرورت ماندن در خانه خود

.تحت نظر گاهدر اقامت لي

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

شد كه انديشه باطني ما گاهي نادرست است

باالتر از حد در اتوبان، خطرناك تر از آن چه مي پنداشتيم نبود

بسيار بسيار خطرناك تر بود بلكه

در ميالن،

ورزشي را بسته اند

خيابان هاي مركز شهر را دريافت مي كنم

اوت شباهت دارد 15به

عادي استنشاق مي كنيم، اما اين يك عادي

همه جا، رسيدن تغيير

هم اكنون، واگيري پيوندهاي ما را بر هم زده است

تنهائي بزرگي پديد

مراقبت هاي ويژه

ديگر، تنهائي دهان هاي پنهان در پشت ماسك ها، نگاه هاي

ضرورت ماندن در خانه خود و مظنون

ليهستيم و

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

19

يك هفته پيش از تولد دوازده سالگي ام، به بيماري سختي مبتال

و درست دور لب هاي من .مي نامند دهان-دست-شدم كه پا

اشتم، حتي رنج هم نمي تب ند. جوش زدمنتهاي اعضاي بدنم

ز از خارش، ولي چون سندرومي بسيار مسري بود، در بردم، به ج

هنگامي كه اتاقم را ترك مي . نوعي انزواي خانگي قرار داشتم

م، درست مثل مرد دست كنكردم، مجبور بودم دستكش سفيد

بود، با اين حال، خودم را بسيار يماري پوستي عجيب و غريب

و كامال به ياد دارم كه روز تنها و تحقير شده حس مي كردم

.تولدم گريه كردم

دانستن اين نكته كه . هيچ كس دوست ندارد طرد و منزوي شود

ما . افي نيستجهان گذراست، براي زدودن رنج ما ك ما از

و در باشيمدر كنار ديگران حس مي كنيم كهنياز نوميدانه اي

ت افرادي كه براي ما اهمي عالقه داريم كه باميان اين ديگران،

اين يك خواست . ، كمتر از يك متر فاصله داشته باشيم

.ثابت است كه به نفس كشيدن شبيه است

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

يك هفته پيش از تولد دوازده سالگي ام، به بيماري سختي مبتال

شدم كه پا

منتهاي اعضاي بدنم

بردم، به ج

نوعي انزواي خانگي قرار داشتم

كردم، مجبور بودم دستكش سفيد

.نامرئي

ماري پوستي عجيب و غريببي

تنها و تحقير شده حس مي كردم

تولدم گريه كردم

هيچ كس دوست ندارد طرد و منزوي شود

ما از جدائي

نياز نوميدانه اي

ميان اين ديگران،

، كمتر از يك متر فاصله داشته باشيمدارند

ثابت است كه به نفس كشيدن شبيه است

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

20

عليه تقدير

يك جمع ي ازتا خودمان را عضو را تشويق مي كنداپيدمي ما

اپيدمي ما را مجبور مي كند تخيلي را به كار بنديم .

يعني كه بپذيريم ما به صورتي : كه به آن عادت نكرده ايم

و حضور ديگري را در گزينشپيچيده يكي به ديگري وابسته ايم

در واگيري، ما يك ارگانيسم . انفرادي مان در نظر گيريم

(...)يك جماعت مي شويم از نو ا در واگيري، م. واحد هستيم

براي از محافظت از ديگران، ها مستعددر جريان يك اپيدمي،

زنجيره ي يك ها نيز مستعد .كنند محافظتنيز بايد از خود

.بهداشتي تشكيل مي دهند

ن چه انجام مي دهيم يا از انجامش آبدين ترتيب، در واگيري،

اين . مربوط نمي شودرا به خود ما منحصخودداري مي كنيم،

چيزي است كه دوست دارم فراموشش نكنم، از جمله پس از

.تمام شدن همه اين ماجراها

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

اپيدمي ما

. تلقي كنيم

كه به آن عادت نكرده ايم

پيچيده يكي به ديگري وابسته ايم

انفرادي مان در نظر گيريم هاي

واحد هستيم

در جريان يك اپيدمي،

بايد از خود

بهداشتي تشكيل مي دهند

بدين ترتيب، در واگيري،

خودداري مي كنيم،

چيزي است كه دوست دارم فراموشش نكنم، از جمله پس از

تمام شدن همه اين ماجراها

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

21

پس، من در جستجوي فرمول موجزي هستم، شعاري كه به ياد

سال ) ساينس(ن را در يك مقاله مجله دانش آ كه داشته باشم

بيشتر متفاوت "يعني ( More is different: يافتم

ن مقاله را در مورد الكترون ها و آفيليپ وارن اندرسن

اثر : مولكول ها نوشته است، اما او از ما نيز صحبت مي كند

اثرهاي آن با مجموعِ ،ما بر جمعخاص عمل هاي شت شده

م از اگر شمار ما زياد باشد، هر كدا. متفاوت است

آن دشوار تصوردارد كه انتزاعيما پيامدهاي كلي

نبود از پيش از هر چيزي، ،در واگيري، فقدان همبستگي

.ناشي مي شود )ايماژيناسيون

هيچ انساني يك جزيره نيست

زماني كه به دبيرستان مي رفتم، غالباً عليه جهاني شدن

ها شركت كردم و نمن فقط در يكي از آ. تظاهرات مي كردند

درست نمي فهميدم از چه چيزي شكايت مي . مايوس شدم

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

پس، من در جستجوي فرمول موجزي هستم، شعاري كه به ياد

داشته باشم

يافتم 1972

فيليپ وارن اندرسن )."است

مولكول ها نوشته است، اما او از ما نيز صحبت مي كند

شت شدهانبا

متفاوت استخاص

هايرفتار

در واگيري، فقدان همبستگي. است

ايماژيناسيون( تخيل

زماني كه به دبيرستان مي رفتم، غالباً عليه جهاني شدن

تظاهرات مي كردند

مايوس شدم

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

22

صميمانه بگويم ، جهاني . و عامكنيم؛ همه مطالبات حالت مجرد

شدن براي من نامطبوع نبود زيرا مسافرت هاي زيبا و موسيقي

.عالي را نويد مي داد

، همچون ايده اي گنگ و مبهم، »جهاني شدن« امروزه نيز لفظ

ولي ال اقل مي . غالبا تغيير شكل مي دهد، مرا گيج مي كند

. توانم حد و حدود آن را ، از روي آثار جانبي آن ، حدس بزنم

مثال اين شكل جديد مسئوليت ، . مثال )همه گيري( يك پاندمي

اي گسترده آن، كه هيچ يك از ما نميتواند گريبان خود را

.از آن رها كند

كه ما بين هم را اگر موجودات انساني. ما حقيقتا هيچ يك از

ودكار به هم وصل كنيم، خ با خطوط يككنش و واكنش ميكنند

در . دنيا به شكل يك صفحه عظيم خط خطي به نظر مي آيد

حتي يك زاهد بسيارگوشه گير، ارتباطات حداقلي 2020

به زبان رياضي مي توانيم بگوئيم كه در يك. با دنياي خارج دارد

نمودارپيوسته و بسيار بسيار وابسته و مربوط به هم، كه فاقد

گراف كانكس كه به فارسي [جهت مشخصي هست، قرار داريم

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

كنيم؛ همه مطالبات حالت مجرد

شدن براي من نامطبوع نبود زيرا مسافرت هاي زيبا و موسيقي

عالي را نويد مي داد

امروزه نيز لفظ

غالبا تغيير شكل مي دهد، مرا گيج مي كندكه

توانم حد و حدود آن را ، از روي آثار جانبي آن ، حدس بزنم

يك پاندمي

اي گسترده آن، كه هيچ يك از ما نميتواند گريبان خود را نبه مع

از آن رها كند

حقيقتا هيچ يك از

كنش و واكنش ميكنند

دنيا به شكل يك صفحه عظيم خط خطي به نظر مي آيد

2020سال

با دنياي خارج دارد

نمودارپيوسته و بسيار بسيار وابسته و مربوط به هم، كه فاقد

جهت مشخصي هست، قرار داريم

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

23

را يك قلماين ويروس، خطوط . ]ترجمه شده "گراف همبند

.دنبال ميكند و به همه جا مي رسد

هيچ انساني يك « اين مراقبه يا درون پوئي قديمي جان دون، كه

، معناي جديد و ناروشني مي ي، در مورد واگير»ه نيست

سوپرماركتدر

آن ها . است ازدواج كرده ژاپني با يك دختريكي از دوستان من

چه اي پنج ساله بدر استان ميالن زندگي مي كنند و دختر

همين ديروز كه مادر و دختربراي خريد به فروشگاه رفته

بودند ، دو نفر شروع به عربده كشيدن مي كنند كه همه اين ها

.، برگردندچين، كشورشانتقصير ايشان است و بايستي به

، 1982در سال . ترس مارا وادار به واكنش هاي غريبي مي كند

در . در ايتاليا تشخيص داده شدايدز مورد سال تولد من، اولين

برايم تعريف مي كند كه . ساله بود 34آن زمان پدرم جراحي

در اولين مرحله، او وهمكارانش نمي دانستند چگونه بايد

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

گراف همبند"

دنبال ميكند و به همه جا مي رسد

اين مراقبه يا درون پوئي قديمي جان دون، كه

ه نيستجزير

.يابد

يكي از دوستان من

در استان ميالن زندگي مي كنند و دختر

همين ديروز كه مادر و دختربراي خريد به فروشگاه رفته . دارند

بودند ، دو نفر شروع به عربده كشيدن مي كنند كه همه اين ها

تقصير ايشان است و بايستي به

ترس مارا وادار به واكنش هاي غريبي مي كند

سال تولد من، اولين

آن زمان پدرم جراحي

در اولين مرحله، او وهمكارانش نمي دانستند چگونه بايد

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

24

. رفتاركرد، چون هيچكس دقيقا از چيستي اين ويروس آگاه نبود

وقتي مي خواستند مريضي را عمل كنند ، دو جفت دستكش

روزي در اطاق عمل، يك قطره خون از . مي پوشيدند

وشي هدكتر بي. به زمين چكيد ايدزبازوي يك مريض مبتال به

.در حاليكه فرياد مي كشيد، به عقب جهيد

كس حقيقتا در هيچ.همه پزشك بودند و با اين حال مي ترسيدند

در اين قبيل . حدي كه ازپس يك ماموريت جديد بر آيد، نيست

احوال كه در حال حاضر مي گذرانيم، انواع واكنش ها

، ناباوري، تسليم خشم، هراس، خون سردي، وقاحت: را شاهديم

كافي است اين هارا به خاطر بسپاريم تا اندكي بيشتر

تياط كنيم ، تا كمي بيشر دلسوزي و همدردي داشته باشيم، و

فروشگاه ها اجتناب نيزبراي اين كه از توهين هاي ناشايست در

دا از مشكالت غلبه ناپذير ما براي تشخيص ج و -

آن «، واگيري اين اپيدمي كامال تقصير-خطوط چهره آسيائي ها

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

رفتاركرد، چون هيچكس دقيقا از چيستي اين ويروس آگاه نبود

وقتي مي خواستند مريضي را عمل كنند ، دو جفت دستكش

مي پوشيدند رويهم

بازوي يك مريض مبتال به

در حاليكه فرياد مي كشيد، به عقب جهيد

همه پزشك بودند و با اين حال مي ترسيدند

حدي كه ازپس يك ماموريت جديد بر آيد، نيست

احوال كه در حال حاضر مي گذرانيم، انواع واكنش ها اوضاع و

را شاهديم

كافي است اين هارا به خاطر بسپاريم تا اندكي بيشتر . و رضا

تياط كنيم ، تا كمي بيشر دلسوزي و همدردي داشته باشيم، و حا

نيزبراي اين كه از توهين هاي ناشايست در

.كنيم

-هرحاله ب

خطوط چهره آسيائي ها

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

25

، آن تعيين كنيماگر ما مي خواهيم حقيقتا يك مقصر .

.مقصرما هستيم

يك پيش گوئي خيلي ساده

قارچ ها و سلول هاي تك ياخته، ويروس ها ، در كنار باكتري ها،

به خاطر نابود سازي محيط زيست به جاهاي ديگر پراكنده شده

اگر ما اندكي از خودمحوربيني خودمان كم كنيم، در خواهيم

اين ميكرب هاي جديد نيستند كه به سوي ما ،يافت كه بيشتر

مي آيند، بلكه بيشتر اين ما هستيم كه آن ها را ازالنه هايشان

.بيرون مي كشيم

نياز روزافزون به تغذيه، ميليون ها تن را واميدارد حيواناتي را

مثال در افريقاي . بخورند كه بهتر مي بود به آن ها دست نزنند

از جمله خفاش -بالقوه خطرناك غربي ، مصرف حيوانات شكاريِ

در حال -كه در اين منطقه متاسفانه مخزن ويروس ابوالست

.افزايش است

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

. نيست» ها

مقصرما هستيم

ويروس ها ، در كنار باكتري ها،

به خاطر نابود سازي محيط زيست به جاهاي ديگر پراكنده شده

اگر ما اندكي از خودمحوربيني خودمان كم كنيم، در خواهيم . اند

يافت كه بيشتر

مي آيند، بلكه بيشتر اين ما هستيم كه آن ها را ازالنه هايشان

بيرون مي كشيم

نياز روزافزون به تغذيه، ميليون ها تن را واميدارد حيواناتي را

بخورند كه بهتر مي بود به آن ها دست نزنند

غربي ، مصرف حيوانات شكاريِ

كه در اين منطقه متاسفانه مخزن ويروس ابوالست

افزايش است

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

26

س بين خفاش و گوريل، يعني راهي كه از آن ابوال مي تواند

به راحتي به انسان منتقل شود، از طريق فراواني ميوه هاي رسيده

اين فراواني ميوه ها به نوبه خود . روي درخت ها تسهيل شد

محصول باران هاي شديد غير عادي است كه به طورمتناوب ،

خشك سالي هائي كه شكسالي ، مي بارند، خپس از دوره هاي

...اند اقليميخود نتيجه تغييرات

زنجيره اي مرگبار از علل و . از اين واقعيات سرگيجه مي گيريم

ست كه ا بنابراين، زنجيره هائي از اين قبيل ، نيازمند آن

از سوي افرادي كه روز به روز تعدادشان زيادتر مي شوند، مورد

جود دارد كه سر آخر با پاندمي زيرا اين خطر و. تامل قرار گيرد

و باز هم اين ما، . تر از اين روبرو شويم جديدي، وحشتناك

.آن قرار داريم منشاءهمچنان ما هستيم كه با رفتارمان در

در ابتدا با گفتن اين كه آنچه اكنون برما مي رود در گذشته نيز

ي اتفاق افتاده و بعدا نيز روي خواهد داد، به خود اجازه دادم كم

اين حتي يك . اين يك پيش گوئي في البداهه نبود. اغراق كنم

اكنون بيطرفانه مي توانم حتي بگويم كه آنچه با . پيش گوئي نبود

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

س بين خفاش و گوريل، يعني راهي كه از آن ابوال مي تواند تما

به راحتي به انسان منتقل شود، از طريق فراواني ميوه هاي رسيده

روي درخت ها تسهيل شد

محصول باران هاي شديد غير عادي است كه به طورمتناوب ،

پس از دوره هاي

خود نتيجه تغييرات

از اين واقعيات سرگيجه مي گيريم

بنابراين، زنجيره هائي از اين قبيل ، نيازمند آن. معلول

از سوي افرادي كه روز به روز تعدادشان زيادتر مي شوند، مورد

تامل قرار گيرد

جديدي، وحشتناك

همچنان ما هستيم كه با رفتارمان در

در ابتدا با گفتن اين كه آنچه اكنون برما مي رود در گذشته نيز

اتفاق افتاده و بعدا نيز روي خواهد داد، به خود اجازه دادم كم

اغراق كنم

پيش گوئي نبود

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

27

. بر سر ما آمد، به كرات در آينده پيش خواهد آمد

در حاليكه . زيرا واگيري فقط نشانه اي از بيماري است

.خودعفونت در محيط زيست ما وجود دارد

در هواي آفتابي، باران مي بارد

هر روز صد . ، موهاي لطيف اسپري زده مد بود 1980

سپس كشف كرديم كه . ها هكتوليتر الك درهوا پخش مي شد

در اليه اوزون سوراخي باز مي كند ، كه اگر ما فرئون

. را كباب كند اقدامي نكنيم، اين خطر وجود دارد كه خورشيد ما

آرايش موهاي خود را عوض كردند و به اين ترتيب

.بشريت نجات يافت

ولي تصور . در اين مورد به گونه اي موثر با هم همكاري كرديم

سوراخي بود و ما همه قادريم يك . سوراخ اوزون راحت بود

ي خواهند چه را كه امروز م آن ،در مقابل. سوراخ را مجسم كنيم

.ر استتار در نظر آوريم، بسيار فر

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

19-كويد

زيرا واگيري فقط نشانه اي از بيماري است

خودعفونت در محيط زيست ما وجود دارد

1980در دهه

ها هكتوليتر الك درهوا پخش مي شد

فرئونگازهاي

اقدامي نكنيم، اين خطر وجود دارد كه خورشيد ما

آرايش موهاي خود را عوض كردند و به اين ترتيب ،همه

بشريت نجات يافت

در اين مورد به گونه اي موثر با هم همكاري كرديم

سوراخ اوزون راحت بود

سوراخ را مجسم كنيم

در نظر آوريم، بسيار فر

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

28

در حاليكه واقعيت هر : چنين است يكي از تناقضات دوران ما

روز پيچيده تر از روز پيش مي شود، ما روز به روز در مقابل اين

.پيچيدگي سركش تر و نا فرمان تر مي شويم

افزايش درجه حرارت . تغييرات آب و هوائي را در نظر آوريم

زمين به سياست هاي قيمت نفت و برنامه هاي تعطيالت ما، به

خاموش كردن چراغ راهرو و به رقابت هاي اقتصادي بين چين

مريكا بستگي دارد؛ همچنين بستگي دارد به گوشتي كه ما در

مي بينيم . حساب و كتاببه جنگل زدائي بي نيز بازارمي خريم و

كه امر شخصي و امر كلي به شيوه اي اسرار آميزچنان در هم

تنيده اند كه حتي پيش از آن كه طرح يك استدالل را بريزيم

. (...)از پا در آمده ايم

ين است كه مغز ما اباالخره، به نظر مي رسد كه تنها امر قطعي

ست كه هرچه ا ينولي نفع ما در ا. به اندازه كافي مجهز نيست

هائي كه از تغييرات در بين بيماري. زودترآن را مجهز كنيم

مي توانند بهره مند شوند ، عالوه بر ابوال، مي توان از

تي اسهال نام حماالريا، دنگ، وبا، بيماري ليم، ويروس نيل غربي و

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

چنين است يكي از تناقضات دوران ما

روز پيچيده تر از روز پيش مي شود، ما روز به روز در مقابل اين

پيچيدگي سركش تر و نا فرمان تر مي شويم

تغييرات آب و هوائي را در نظر آوريم

زمين به سياست هاي قيمت نفت و برنامه هاي تعطيالت ما، به

خاموش كردن چراغ راهرو و به رقابت هاي اقتصادي بين چين

مريكا بستگي دارد؛ همچنين بستگي دارد به گوشتي كه ما در آو

بازارمي خريم و

كه امر شخصي و امر كلي به شيوه اي اسرار آميزچنان در هم

تنيده اند كه حتي پيش از آن كه طرح يك استدالل را بريزيم

از پا در آمده ايم

باالخره، به نظر مي رسد كه تنها امر قطعي

به اندازه كافي مجهز نيست

زودترآن را مجهز كنيم

مي توانند بهره مند شوند ، عالوه بر ابوال، مي توان از اقليمي

ماالريا، دنگ، وبا، بيماري ليم، ويروس نيل غربي و

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

29

گرچه اين آخري براي ما زياد ناراحت كننده نيست ، ولي

« دنيا براي . ديگر مخاطره اي بسيار جدي است در جاهاي

. آماده مي شود »به خود

قرنطينه يا چله . بنابراين، واگيري نيز دعوتي است به انديشيدن

به چه . نشيني اين موقعيت را براي ما فراهم مي سازد

ق لبيانديشيم؟ به اين واقعيت كه ما تنها به جامعه انساني تع

)اكوسيستم( ترين نوع از انواع يك زيست بوم ما مهاجم

.معالي و در عين حال شكننده هستي

انگل ها

جنوب شرقي منطقه دماغهمن تابستان ها را در سالنتو، واقع در

وقتي از راه دور، كه زياد پيش مي آيد، به . پوئيلس مي گذرانم

اين نواحي فكر مي كنم ، درختان زيتون در نظرم مجسم مي

در مسير اوستوني به دريا، انواع قديمي شكوهمندي يافت

مي شود كه به انسان اين احساس را ميدهد كه با نباتات سرو

ئي رسا و با احساس دارند، تنه هائي كه به تنه ها. كار نداريم

من خود نيز گاهي به اين ميل . نظرمي رسد نازكدل و حساسند

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

گرچه اين آخري براي ما زياد ناراحت كننده نيست ، ولي . برد

در جاهاي

به خود گندزدن

بنابراين، واگيري نيز دعوتي است به انديشيدن

نشيني اين موقعيت را براي ما فراهم مي سازد

بيانديشيم؟ به اين واقعيت كه ما تنها به جامعه انساني تع

ما مهاجم. نداريم

عالي و در عين حال شكننده هستي

من تابستان ها را در سالنتو، واقع در

پوئيلس مي گذرانم

اين نواحي فكر مي كنم ، درختان زيتون در نظرم مجسم مي

در مسير اوستوني به دريا، انواع قديمي شكوهمندي يافت . شود

مي شود كه به انسان اين احساس را ميدهد كه با نباتات سرو

كار نداريم

نظرمي رسد نازكدل و حساسند

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

30

جادوئي تن داده ام كه يكي از آن ها در آغوش بگيرم تا اندكي

.از نيروي آن را از آن خود كنم

ال فستيديوزا نزديك ليك بيماري انگلي به نام زي 2010

از آن جا به آرامي سفرش را به سمت شمال . گالي پلي پيداشد

آغاز و سر راه خود كيلومتر به كيلومتر، درختان زيتون را آلوده

در ابتدا به نظر مي رسيد كه آفتاب برگ هايشان را

سوزانده است، اما با گذشت زمان درختان به اسكلت تبديل

تابستان گذشته درمسير بريندي سي به لچه، گورستان

. رختان بي روح خاكستري را ديدم

با اين حال، ده سال كافي نبوده كه بر سر وجود يا عدم زيلال ،

.توافق حاصل شود

در اين فاصله ، انگل ها پيشروي مي كنند و به آرامي خود

نيز ظاهر ارس، و مايوركدر مناطق آنتيب، كُ. را تكثير مي كنند

ي تعطيالت ميروند را زيلال نقاطي كه مردم برا. شده است

.دوست دارد

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

جادوئي تن داده ام كه يكي از آن ها در آغوش بگيرم تا اندكي

از نيروي آن را از آن خود كنم

2010در سال

گالي پلي پيداشد

آغاز و سر راه خود كيلومتر به كيلومتر، درختان زيتون را آلوده

در ابتدا به نظر مي رسيد كه آفتاب برگ هايشان را . كرد

سوزانده است، اما با گذشت زمان درختان به اسكلت تبديل

تابستان گذشته درمسير بريندي سي به لچه، گورستان . شدند

رختان بي روح خاكستري را ديدمد

با اين حال، ده سال كافي نبوده كه بر سر وجود يا عدم زيلال ،

توافق حاصل شود

در اين فاصله ، انگل ها پيشروي مي كنند و به آرامي خود (...)

را تكثير مي كنند

شده است

دوست دارد

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

31

كارشناسان

كشوربستن در مدارس را در تمام ايتاليا چهار مارس دولت

به . من با دو سه نفر سر اين موضوع مجادله داشتم.

و 19ويژه مجادله ما در مورد مسري بودن، بر تفاوت سر كويد

بحث همچنين در باره اقدامات قرنطينه . گريپ فصلي دور ميزد

ميكرديم كه برخي آن را ضعيف و برخي زيادي شديد ارزيابي

.

معتقدند كه از يك سو كساني هستند كه : از ابتدا اين طور بوده

فرستد ؛ از سوي بشما را به بيمارستان تمايل دارد

ديگرعده اي از آن همچون سرماخوردگي ساده اي حرف مي

عده اي هستند كه مي . است زنند كه به آن پربها داده شده

گويند كه بايد دست هاي خود را كمي بيش از معمول بشوئيم، و

همه مي . جمعي ديگر كه خواهان قرنطينه كردن كل كشورند

به حرف كارشناسان گوش «، »بر حسب نظر كارشناسان

.»ولي كارشناسان چنين فكر مي كنند

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

چهار مارس دولت

. م كردالاع

ويژه مجادله ما در مورد مسري بودن، بر تفاوت سر كويد

گريپ فصلي دور ميزد

ميكرديم كه برخي آن را ضعيف و برخي زيادي شديد ارزيابي

.مي كردند

از ابتدا اين طور بوده

تمايل دارد ويروس

ديگرعده اي از آن همچون سرماخوردگي ساده اي حرف مي

زنند كه به آن پربها داده شده

گويند كه بايد دست هاي خود را كمي بيش از معمول بشوئيم، و

جمعي ديگر كه خواهان قرنطينه كردن كل كشورند

بر حسب نظر كارشناسان« گويند

ولي كارشناسان چنين فكر مي كنند«، »كنيم

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

32

لم مقدس است ، همانا چيزي كه در ع« سيمون ويل نوشته

ولي وقتي ما با داده هاي واحدي سروكار داريم، . »حقيقت است

مدل هاي يكساني را مورد استفاده قرار مي دهيم و به نتايج

ست؟ا متضادي ميرسيم، حقيقت كدام

ما دنبال چيزهاي قطعي . ي، علم ما را مايوس كردواگير

ما فراموش كرده ايم . ادنددارائه بوديم ولي به ما نظرات خود را

كه هميشه چنين بوده است، يا بهتر است بگوئيم كه فقط اين

چنين است كه براي علم، شك هميشه مقدس تر از حقيقت

ما به دعواي . در حال حاضر اين امر براي ما مهم نيست

كارشناسان نگاه مي كنيم، مانند بچه ها كه، از پائين به باال، به

سپس ما، بين . ر و مادرشان نگاه ميكنندكشمكش هاي پد

.خودمان دعوا ميكنيم

خداي پان

]خداي چوپانان در اساطير يوناني

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

سيمون ويل نوشته

حقيقت است

مدل هاي يكساني را مورد استفاده قرار مي دهيم و به نتايج

متضادي ميرسيم، حقيقت كدام

واگيردر مورد

بوديم ولي به ما نظرات خود را

كه هميشه چنين بوده است، يا بهتر است بگوئيم كه فقط اين

چنين است كه براي علم، شك هميشه مقدس تر از حقيقت

در حال حاضر اين امر براي ما مهم نيست. است

كارشناسان نگاه مي كنيم، مانند بچه ها كه، از پائين به باال، به

كشمكش هاي پد

خودمان دعوا ميكنيم

خداي چوپانان در اساطير يوناني[

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

33

وقتي روزنامه ها تصميم گرفتند كه تعداد اشخاص مبتال را

شان چاپ نكنند، به من احساس نا در صفحات اول

. ديگران شورت بامشروع كردم به . رضايتي و خيانت دست داد

ق نيست، بلكه يك ح، اطالعات شفاف ، يك واگيري

.پيشگيري اساسي است

-در معرض اطالعات قرار گيرد مستعد بيشترهرچه يك فرد

طرز ، -بيماران در بيمارستان ها در باره ارقام، مكان ها، تمركز

. (...)بهتري به اين موضوع پيدا خواهد كرد

با اين وجود در روزهاي نخست ، ارقام را متهم به پراكندن تخم

بنابراين بهتر دانستند روشي پيداكنند كه ارقام را . هراس كردند

ين بود كه واقعا شاهد ابالفاصله بعد از . كمتر نشان دهند

قيقت را از حمردم مي گفتند اگر : گسترش وسيع هراس شديم

كه اوضاع وخيم تر از آن ما پنهان مي كنند، به اين جهت است

بعد از دو روز ارقام به صفحات اول . ست كه بنظر ميرسد

.برگشتند و همان جا ماندند

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

وقتي روزنامه ها تصميم گرفتند كه تعداد اشخاص مبتال را

در صفحات اولديگر

رضايتي و خيانت دست داد

واگيرير مورد د

پيشگيري اساسي است

هرچه يك فرد

در باره ارقام، مكان ها، تمركز

بهتري به اين موضوع پيدا خواهد كرد برخورد

با اين وجود در روزهاي نخست ، ارقام را متهم به پراكندن تخم

هراس كردند

كمتر نشان دهند

گسترش وسيع هراس شديم

ما پنهان مي كنند، به اين جهت است

ست كه بنظر ميرسدا

برگشتند و همان جا ماندند

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

34

يك مثلث . اين لغزش ها نشانه مناسباتي سامان نا گرفته است

در دوران كاركرد آن، ساساتي سه وجهي وجود دارد كه ظاهرا

،قعيتمدرنيته به ناگهان متوقف شده است، در اين مو

.شهروندان، نهاد ها و كارشناسان از دوست داشتن هم ناتوانند

اگر نهادها به كارشناسان بدگمانند، به ما شهروندان ، به مقاومت

كارشناسان نيز . هاي هيجاني ما، نيز چندان خوش گمان نيستند

اعتماد چنداني به ما ندارند، با ما به زباني بسيار ساده، كه ما آن

و اما ما به نهادها از . ي مي كنيم، حرف مي زنندرا مشكوك تلق

كه ما به شكاكيت خودمان به پيش مشكوكيم، حتي پيش از آن

به اين جهت است كه ما مي خواهيم به . آن ها ادامه دهيم

در . ندرددكارشناسان نزديك شويم ، ولي مي بينيم كه آن ها م

يم و سوء حالت ابهام و دودلي، ما بدترين گرايش را بر مي گزين

.ظن همه را متوجه خود مي كنيم

يك دور بي . ويروس كورونا، اين دور باطل را بر ما آشكار كرد

اعتمادي، كه هرگاه علم به زندگي روزمره ما خراش كوچكي

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

اين لغزش ها نشانه مناسباتي سامان نا گرفته است

ساساتي سه وجهي وجود دارد كه ظاهراحا

مدرنيته به ناگهان متوقف شده است، در اين مو

شهروندان، نهاد ها و كارشناسان از دوست داشتن هم ناتوانند

اگر نهادها به كارشناسان بدگمانند، به ما شهروندان ، به مقاومت

هاي هيجاني ما، نيز چندان خوش گمان نيستند

اعتماد چنداني به ما ندارند، با ما به زباني بسيار ساده، كه ما آن

را مشكوك تلق

پيش مشكوكيم، حتي پيش از آن

آن ها ادامه دهيم

كارشناسان نزديك شويم ، ولي مي بينيم كه آن ها م

حالت ابهام و دودلي، ما بدترين گرايش را بر مي گزين

ظن همه را متوجه خود مي كنيم

ويروس كورونا، اين دور باطل را بر ما آشكار كرد

اعتمادي، كه هرگاه علم به زندگي روزمره ما خراش كوچكي

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

35

از اين دور است كه نه ارقام، بلكه . وارد كند، توليد مي شود

.هراس زاده مي شود

خداي ( خداي چوپانان آز سوي ديگر، هراس يكي از اختراعات

گاه براي خداي پان اتفاق افتاده كه چنان زوزه . است

شديدي كشيده ، كه خودش از صداي خود ترسيده واز ترس

.خود پا به فرار گذاشته است

شمارش روزها

رفت مي كند، و به رقم يك صد شكه اپيدمي پي در حالي

هزار مبتال نزديك مي شود، برنامه زماني من نيز از هم فرو مي

خواهيم . ماه مارس با پيش بيني ها مطابقت نخواهد داشت

با از دست دادن كنترل، . ديد كه در ماه آوريل چه خواهد شد

به آن عادت ندارم، با . احساس غريبي به آدم دست مي دهد

را كه لغو مي ديدارهايمهر يك از . لفت نيز نخواهم كرد

با چيز بسيار بزرگ تري . كنم يا به تعويق مي اندازم، متاسفم

چيزي كه . روبرو هستيم كه شايسته توجه و احترام ماست

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

وارد كند، توليد مي شود

هراس زاده مي شود

آز سوي ديگر، هراس يكي از اختراعات

است) پان

شديدي كشيده ، كه خودش از صداي خود ترسيده واز ترس

خود پا به فرار گذاشته است

در حالي(...)

هزار مبتال نزديك مي شود، برنامه زماني من نيز از هم فرو مي

ماه مارس با پيش بيني ها مطابقت نخواهد داشت. پاشد

ديد كه در ماه آوريل چه خواهد شد

احساس غريبي به آدم دست مي دهد

لفت نيز نخواهم كردآن مخا

كنم يا به تعويق مي اندازم، متاسفم

روبرو هستيم كه شايسته توجه و احترام ماست

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

36

كه در توان ماست از ما را يهرقدر فداكاري و هر اندازه مسئوليت

.

زمان ،به شيوه خود. با زمان استاين بحران در ارتباط نزديك

و به آن تن به سوي خود برگردانيم را سازمان دهي كنيم، آن را

ما تحت تسلط موجودي ميكروسكپي هستيم كه با نخوت

مانند موقعي كه دريك راه بندان . بجاي ما تصميم مي گيرد

زنداني شده ايم، به خود مي پيچيم و خشمناكيم، بدون اين كه

، مايليم به منگنه نامرئيگير كرده در اين . بر ما باشد و

حالت عادي بر گرديم، و حدس مي زنيم كه چنين حقي را

به ناگهان، عادي شدن مي شود مقدس ترين چيزي كه

داريم، در گذشته هرگز چنين اهميتي به آن نداده بوديم و اگر

ه تشكيل شده وبي نميدانيم از چخبا دقت بيانديشيم حتي به

.چيزي است كه ما مصرا مي خواهيم به ما بر گردانند

بدين ترتيب، عادي شدن به حالت تعليق در آمده و هيچ كس

زمانِ نا بهنجاري . در موقعيتي نيست كه پيش بيني كند تا كي

فرارسيده است و ما بايد ياد بگيريم كه در اين نابهنجاري زندگي

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

هرقدر فداكاري و هر اندازه مسئوليت

. مي طلبد

اين بحران در ارتباط نزديك

را سازمان دهي كنيم، آن را

ما تحت تسلط موجودي ميكروسكپي هستيم كه با نخوت . دهيم

بجاي ما تصميم مي گيرد

زنداني شده ايم، به خود مي پيچيم و خشمناكيم، بدون اين كه

وركسي دو

حالت عادي بر گرديم، و حدس مي زنيم كه چنين حقي را

به ناگهان، عادي شدن مي شود مقدس ترين چيزي كه . داريم

داريم، در گذشته هرگز چنين اهميتي به آن نداده بوديم و اگر

با دقت بيانديشيم حتي به

چيزي است كه ما مصرا مي خواهيم به ما بر گردانند: است

بدين ترتيب، عادي شدن به حالت تعليق در آمده و هيچ كس

در موقعيتي نيست كه پيش بيني كند تا كي

فرارسيده است و ما بايد ياد بگيريم كه در اين نابهنجاري زندگي

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

37

پذيرش آن بيابيم كه فقط ترس از مردن كنيم، بايد دالئلي براي

شايد حقيقت داشته باشد كه ويروس ها از داشتن هوش

آن ها : محرومند، با اين حال شايستگي هاي بيشتري از ما دارند

از ظرفيت جهش و دگرگوني سريع و انطباق با محيط بر

نفع ما در اين است كه بذر آن را از آن ها بگيريم.

حاوي استمدادي است كه در اين ساعات به خاطرم 90

به ما تعليم بده تا بدانيم كه دوران عمر ما چقدر كوتاه است،

از متن ترجمه فارسي كتاب مقدس [» .تا شايد عاقل شويم

]م -، عينا نقل شد

اگر اين مزمور به خاطرم مي آيد، شايد به اين جهت است كه

مي شماريم . دوران اپيدمي، ما از شمارش باز نمي ايستيم

بيماران را و آنان را كه شفا يافته اند، مرده ها را مي شماريم،

بستري شدگان در بيمارستان و روزهاي از دست رفته كالس را

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

كنيم، بايد دالئلي براي

شايد حقيقت داشته باشد كه ويروس ها از داشتن هوش . نباشند

محرومند، با اين حال شايستگي هاي بيشتري از ما دارند

از ظرفيت جهش و دگرگوني سريع و انطباق با محيط بر

. خوردارند

..).(.

90مزمور

: مي آيد

به ما تعليم بده تا بدانيم كه دوران عمر ما چقدر كوتاه است،«

تا شايد عاقل شويم

، عينا نقل شد 2012

اگر اين مزمور به خاطرم مي آيد، شايد به اين جهت است كه

دوران اپيدمي، ما از شمارش باز نمي ايستيم در

بيماران را و آنان را كه شفا يافته اند، مرده ها را مي شماريم،

بستري شدگان در بيمارستان و روزهاي از دست رفته كالس را

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

38

مي شماريم، ميليارد هائي كه در بورس ها سوخت، تعداد ماسك

از دريافت نتيجه تست مان را وخته شده و ساعاتي كه ما

هائي كه ما را از د، مي شماريم؛ مي شماريم كيلومترجدا ميساز

كانون سرايت دور مي سازد وتعداد اطاق هاي لغو شده هتل ها

ن ها چشم پوشي مي آن تعدادي را كه از آرا، تعداد روابطمان و

مي شماريم روزها را، به ويژه روزها را، . مي شماريم

.روزهائي كه پيش از پايان وضعيت اضطراري طي خواهند شد

با اين حال احساس مي كنم كه اين مزمور گرايش ديگري را به

به ما تعليم بده كه روزهاي خود را خوب : ما القاء مي كند

يمان را، وزهاهمه ر. مان را ارزشمند سازيم بشمريم تا روزهاي

.ازجمله روزهائي كه مانند فواصل دردناكي بنظرمان مي آيد

منزوي است، حادثه اي19-مي توانيم به خود بگوئيم كه كوويد

ب الهي است، يا فرياد بكشيم كه كامال ضَيك مصيبت يا غَ

يا اين كه . هيچ كس ما را باز نخواهد داشت. تقصير آن هاست

معنائي بخشيم و بهترين استفاده به آن مي توانيم كوشش كنيم

از آن براي انديشيدن به چيزي . را از اين فرصت زماني ببريم

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

مي شماريم، ميليارد هائي كه در بورس ها سوخت، تعداد ماسك

وخته شده و ساعاتي كه مارهاي ف

جدا ميساز

كانون سرايت دور مي سازد وتعداد اطاق هاي لغو شده هتل ها

را، تعداد روابطمان و

مي شماريم ،كنيم

روزهائي كه پيش از پايان وضعيت اضطراري طي خواهند شد

با اين حال احساس مي كنم كه اين مزمور گرايش ديگري را به

ما القاء مي كند

بشمريم تا روزهاي

ازجمله روزهائي كه مانند فواصل دردناكي بنظرمان مي آيد

مي توانيم به خود بگوئيم كه كوويد

يك مصيبت يا غَ

تقصير آن هاست

مي توانيم كوشش كنيم

را از اين فرصت زماني ببريم

نگيماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

39

استفاده كنيم كه عادي سازي، ما را از انديشيدن به آن باز مي

چگونه به اين جا رسيديم و چگونه مي خواهيم جريان

.زندگي مان را از سرگيريم

نگذاريم . وي خرد بگشائيمره قلب خود را ب. روزها را بشماريم

.كه اين رنج بيهوده بگذرد

ماهنامه سياسـي، اجتماعـي، فـره

استفاده كنيم كه عادي سازي، ما را از انديشيدن به آن باز مي

چگونه به اين جا رسيديم و چگونه مي خواهيم جريان : دارد

زندگي مان را از سرگيريم

روزها را بشماريم

كه اين رنج بيهوده بگذرد